کمال گرایی چیست؟ (خوب است یا بد)
کمال گرایی چیه؟
کمال گرایی (به انگلیسی: perfectionism) و به زبون ساده، یعنی فاصله خود واقعی انسان با انتظاراتی که داره. یکم عمیقتر اگه بخوام تعریفش کنم، میشه اینجوری گفت که، تو بحث روانشناسی، کمالگرایی یک ویژگی شخصیتیه. شخص کمال گرا استانداردهای شخصی بیش از حد بالایی داره و مدام در حال نارضایتی از حالِ خودش، جامعه و انتقاد از دیگرانه.
یه نکته دیگهای که باید در مورد کمالگرایی بهتون بگم اینه که، کمالگراها چون همه چیز رو بی عیب و نقص قبول دارن، همیشه سعی میکنن روی موقعیتها و افراد کنترل داشته باشن. ذهنیت یه کمالگرا یا صفره یا صد. یا نباید کاری انجام بشه یا اگر هم بشه، باید بی نقص و کامل باشه. معمولا هم، چون بیشتر وقتا، کاری نمیتونه بی نقص و کامل باشه، ترجیح میده اون کار از بیخ نباشه!
من بارها با اینجور آدمها، حرف زدم. ایده هایی خوبی دارن ولی انقدر درگیر کارهای ریز هستن که هیچ کدومش رو اجرا نمیکنن. هر بار که میدیدمشون و ازشون میپرسیدم پروژه رو کجا رسوندی؟ حالا درگیر کارای اداریش هستم. بعد سال بعد میدیدمشون میگفتم چی شد؟! خب یک نوع وبسایت جدید اومده و درگیر اونم و همینطور درگیر چیزهای ریز ریز. معمولاً هم به هیچ جا نمیرسن.
وقتی کمال گرایی وارد خونمون میشه، زود احساس میکنیم که همه چیز برامون سخته و نمیتونیم فعلا انجامش بدیم، استرس میگیریم و انجام اون کار رو به بهانههای مختلف به عقب میندازیم. به نظر من، همیشه به دنبال بهترین بودن میتونه بهمون احساس ناکامی بده؛ انگار که هیچوقت نمیتونیم به هدفمون برسیم.
استیفان گایز در کتاب «چگونه کماگرا نباشیم» یک جمله خیلی قشنگ داره:
کمالگرایی یک تله است. بدترین طرز فکری است که ممکن است فردی در سر بپروراند؛ و اما کمالگریزی واقعا میاَرزد.
البته همهی اینایی که گفتم در مورد کمالگرایی منفی بود. کمالگرایی جنبههای مثبتی هم داره که اسمش رو میزاریم (معمولگرایی) که میخوام با هم تو این مقاله همه زیر و بَمِش رو بررسی کنیم.
کمال گرایی خوبه یا بد؟
برام سخته یه جواب قطعی بدم که کمالگرایی خوبه یا بده؛ چون مثل یه سکه میمونه که دو رو داره! روی اولش، کمالگرایی مثبت یا همون (معمولگرایی) و روی دومش، کمال گرایی منفی.
اگه بخوام براتون قسمت خوبش رو بگم، میتونم بگم که کمالگرایی مثبت باعث میشه ما به خودمون فشار بیاریم و تلاش کنیم که بهترین خودمون بشیم. اما، امان از اون روی سکه که اُور دوز کنی و بخوایی، همه چیز رو به عیب و نقص انجام بدی، اونوقته که خیلی زود احساس میکنی که همه چیز برات سخت و غیرقابل انجامه؛ اینجاست که استرس میگیری و آفتی به نام اهمال کاری وارد زندگیت میشه. (میتونی بعد خوندن این مطلب، مقاله اهمال کاری چیست رو هم بخونی.)
پس، کمالگرایی خوب یا بد بودنش به شرایط و نحوه استفاده ازش بستگی داره. اگه کمالگرایی به ما کمک کنه تا بهترین خودمون باشیم و بهترین کار رو انجام بدیم بدون ترس از شکست و تجربههای جدید، حتما خوبه. وقتی ما دنبال بهبود و پیشرفت هستیم و تلاش میکنیم تا به حداکثر توانمون برسیم، میتونه ما رو به سمت موفقیتها هدایت کنه.
ولی مشکل اینجاست که کمالگرایی ممکنه به یه نقطهی زیاد برسه. اونجاست که اگه ما بیش از حد، تمام جزئیات رو بررسی کنیم، ترس از شکست وجودمون رو بگیره و نزاره ما تو مسیر موفقیت حرکت کنیم، میتونه بهمون ضرر بزنه.
بزرگترین آسیبش، اهمال کاری (به عقب انداختن کارها)، افزایش استرس و اضطراب و حتی از دست دادن لذت و شادی در زندگی هست.
پس بهتره که ما از کمالگرایی به عنوان ابزار استفاده کنیم، نه هدف نهایی. باید به خودمون اجازه بدیم که اشتباه کنیم و از فرآیند یادگیری لذت ببریم. هدفمون باید پیشرفت باشه نه فقط رسیدن به یه کمال خیالی!
در نهایت کمالگرایی خوب یا بد بودنش به استفادهی ما ازش بستگی داره. وقتی ما با تعقل و تعادل ازش استفاده کنیم و به پیشرفت هدایتمون کنه، خوبه. اما اگه بیش از حد بهش روی بیاریم و از فرآیند لذت نبریم، بد میشه.
علت و ریشه کمالگرایی چیه؟
ببین، علت و ریشه کمالگرایی یه موضوع پیچیدهایه. علتهای زیادی تو این مورد نقش دارن. یکی از عللها میتونه فشارهای اجتماعی باشه. وقتی تو جامعهای زندگی میکنیم که همه انتظار دارن، بهترین شکل ممکن باشیم، ممکنه ما هم فشار رو به خودمون بیاریم که به همون نحوه کمالگرایی عمل کنیم.
عوامل دیگهای هم ممکنه در کمالگرایی نقش داشته باشن. مثلا تربیت و فرهنگی که در خانواده و محیط اطرافمون دیدیم. اگه خانوادمون کسایی هستن که همیشه به دنبال کمالن و طوری رفتار میکنن که انگار، اشتباه کردن، گناه نابخشودنی هست، ممکنه ما هم تحت تاثیر اونا، این ایده رو در ذهنمون جا دادیم و کمالگرایی رو به عنوان ارزش قبول کردیم. من علت و ریشه کمالگرایی تو 7 دلیل خلاصه کردم:
- ترس از قضاوت یا عدم تایید دیگران
- ترس از شکست
- تجربیات اولیه دوران کودکی، مثل داشتن والدینی با انتظارات غیر واقعی
- داشتن یه بیماری روانی مثل اختلال وسواس فکری-اجباری (OCD)
- عزت نفس ضعیف
- احساس بی کفایتی
- نیاز به کنترل
انتظارات اجتماعی و فرهنگی میتونه، ریشه و علت کمال گرایی باشه.